آشنایی با بتهوون (قسمت سوم)

مجتبی ملک ثابت خرداد 23، 1402

۱۸۰۲–۱۷۹۲: وین

نوامبر ۱۷۹۲، در پی شایعاتی درباره وقوعِ جنگ ائتلاف اول، بتهوون بن را به مقصد وین ترک کرد. او اندکی پس از ورودش فهمید که پدرش درگذشته است. موتسارت نیز اخیراً درگذشته بود. کُنت والدشتاین (پشتیبان و حامی مالی بتهوون در بن)، در یادداشت خداحافظی‌اش برای بدرقه او به وین، نوشت: «با تلاش و کوشش بی‌وقفه روحِ موتسارت را از طریق دست‌های هایدن دریافت خواهید کرد». بتهوون طی سال‌های بعدی، به احساسات گسترده افکار عمومی در وین، مبنی بر اینکه او جانشین موتسارت است، با مطالعه روی کارهای آن استاد و نوشتن آثار با طعم کاملاً مشخصِ موتسارتی، به این تشویق‌ها پاسخ مثبت داد.

بتهوون که تصمیم نداشت بلافاصله موقعیت خود را به‌عنوان آهنگساز تثبیت کند، وقت خود را به مطالعه و اجرای موسیقی گذراند. او تحت نظرِ هایدن آموزش دید و تلاش کرد بر کنترپوان مسلط شود. وی همچنین نزد ایگناتس شوپانتسیگ به فراگیری ویولون پرداخت. او سپس در اوایل این دوره، به دریافتِ دروس آموزشی گاه‌به‌گاه از آنتونیو سالییری می‌پرداخت تا بتواند در درجه اول، با سبک و ترکیب آواز ایتالیایی آشنا شود. این رابطه دست کم تا ۱۸۰۲ و احتمالاً تا اواخر سال ۱۸۰۹ ادامه داشت. با عزیمت هایدن به انگلستان در سال ۱۷۹۴، انتظار می‌رفت انتخاب بتهوون، بازگشت به خانه خود در بن باشد. ولی او در عوض تصمیم گرفت که در وین بماند و آموزش خود را در کنار یوهان آلبرشتس‌برگر و سایر معلمان ادامه دهد. در هر صورت تا این زمان باید برای کارفرمای او روشن شده باشد که بن نیز مانند اکتبر ۱۷۹۴، توسط فرانسوی‌ها سقوط خواهد کرد، و به‌طور یقین برای بتهوون که هیچگونه دستمزدی دریافت نمی‌کرد، ضرورت و الزامی برای بازگشت نبود. با این حال، تعدادی از اشراف وین توانایی او را به رسمیت شناختند و از وی حمایت مالی نیز کردند، از جمله شاهزاده جوزف فرانتس فون لوبکوویتس، کارل آلویس، شاهزاده لیخنوفسکی و بارون گتفرید فان سویتن.

 

تا سال ۱۷۹۳، وی به‌عنوان بداهه‌نواز در تالارهای تازه تأسیس‌شده توسط اشراف نوازندگی می‌کرد و اغلب آثار یوهان سباستیان باخ، شامل پرلودها و فوگ‌های کلاویه خوش‌آهنگ را اجرا می‌کرد. دوست وی نیکولاس سیمروک شروع به انتشار آثار او کرده بود. اعتقاد بر این است که اولین آثار انتشاریافته از او، مجموعه‌ای از واریاسیون‌هاست (وو ۶۶). در ادامه و تا سال ۱۷۹۳، وی شهرت خود را در وین به‌عنوان یک نوازنده چیره‌دست پیانو تثبیت کرده بود، اما ظاهراً از انتشار آثارش خودداری می‌کرد تا بتواند با ظهورِ نهایی آنها، اثرگذاری بیشتری داشته باشد. در مارس ۱۷۹۵، اولین اجرای عمومی آثار بتهوون در وین انجام گرفت، کنسرتی که در آن برای نخستین بار یکی از کنسرتو پیانوهای خود را اجرا کرد. مشخص نیست که آیا این کنسرتو پیانو شماره ۱ بوده یا کنسرتو پیانو شماره ۲؛ مدارکِ مستند نامشخص است و هر دو کنسرتو در وضعیت تقریباً مشابهی قرار داشتند (که برای چندین سال کامل نبودند و منتشر نشده بودند). اندکی پس از این اجرا، او اولین آهنگ‌هایش را با اپوس شماره‌بندی و منتشر کرد که شامل «سه تریوی پیانو» (اپوس ۱) بود. وی این آثار را به حامی خود، شاهزاده لیخنوفسکی اهدا کرد، و از موفقیت مالی این آثار سود بسیاری نصیبش شد که تقریباً برای تأمین هزینه‌های زندگی یک سالِ او کافی بود.

 بتهوون شش کوارتت زهی اولِ خود را (اپوس ۱۸) بین سالهای ۱۷۹۸ تا ۱۸۰۰ (به سفارش و اهدا شده به شاهزاده لوبکوویتس) ساخت و در سال ۱۸۰۱ منتشر کرد. اجرای اولیه در سال‌های ۱۸۰۰ و ۱۸۰۳، با نخستین سمفونی‌های او (اول و دوم) همراه بود و بدین خاطر به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آهنگسازان نسلِ جوانِ کشور، پس از هایدن و موتسارت شناخته شد. او همچنان به نوشتن در فرم‌های دیگر ادامه داد. سونات‌های پیانویی را که ساخت، مانند «پاتِتیک، اپوس ۱۳»، به‌طور گسترده‌ای مورد توجه قرار گرفت، چنان‌که باری کوپر آن را «از نظر قدرت شخصیت، عمق احساسات، سطح اصالت و مهارت در موتیف و تنالیته، فراتر از آثار قبلیِ» بتهوون توصیف کرد. وی همچنین «سپتت، اپوس ۲۰» خود را در سال ۱۷۹۹ به‌پایان برد که یکی از آثار محبوبِ او در طول عمرش بود.

در دوم آوریل ۱۸۰۰، بتهوون برای نخستین بار سمفونی اول خود را در سالن بورگ‌تئاتر، همراه با رپرتوار گسترده‌ای از آثار هایدن و موتسارت، و نیز یک سپتت و یکی از کنسرتوهای پیانو را به اجرا گذاشت. مجلهٔ آلمانی «روزنامه عمومی موسیقی»، این کنسرتو را «جالب‌ترین کنسرتو با مدت زمانی طولانی» توصیف کرده بود. این کنسرتو بدون اشکال هم نبود، یکی از انتقادات این بود که «نوازندگان به خود زحمت ندادند که به تکنواز (برای هماهنگی)، توجه کنند».

موتسارت و هایدن اثرگذاری غیرقابل انکاری در کار بتهوون داشتند. به‌عنوان مثال گفته می‌شود که کوئینتت برای پیانو و سازهای بادی بتهوون شباهت بسیار نزدیکی با کوئینتت برای پیانو و سازهای بادی موتسارت با همان تنظیمات دارد، اما ملودی‌های بتهوون، بسط و گسترش موسیقی، استفاده از مدولاسیون، بافت و توصیفِ احساسات، و همه این روش‌ها، سبکِ او را از موتسارت جدا کرد. او همچنین تأثیرِ سبک خود را در برخی از کارهای اولیه‌اش که برای اولین بار منتشر شده بود، افزایش داد. و به‌همین سبب از اواخر سال ۱۸۰۰، آثار قبلی‌اش مورد توجه حامیان وی و ناشران موسیقی قرار گرفت.

بتهوون در ماه مه ۱۷۹۹، به دخترانِ آنا برونسویک(کُنتس مجارستان) پیانو آموزش می‌داد. در این مدت، او عاشق دختر کوچکتر شد که یوزفینه نام داشت. پس از آن نیز بتهوون به تدریس موسیقی ادامه داد. از جمله، طی سال‌های ۱۸۰۱ تا ۱۸۰۵، فردیناند ریس را آموزش داد که طی آن به آهنگساز تبدیل شد و بتهوون بعدها در مورد روابط‌شان، خاطرات نوشت. همچنین کارل چرنی جوان، از سال ۱۸۰۱ تا ۱۸۰۳ با بتهوون تحصیل کرد و بعد از آن، معلمِ مشهوری شد. در اواخر سال ۱۸۰۱، بتهوون از طریق خانواده برونسویک با یک کُنتسِ جوان به‌نام جولیتا گویچاردی آشنا شد. وی نوامبر ۱۸۰۱، در نامه‌ای به دوست خود فرانتس گرهارد وگلر، از عشق خود به «جولی» نوشت اما اضافه کرد که اختلاف طبقاتی را مانع از این می‌داند که موضوع را دنبال کند. وی بعدها سونات پیانو شماره ۱۴ را به جولی اهدا کرد که امروزه معمولاً با نام «سونات مهتاب» شناخته می‌شود.

در بهار سال ۱۸۰۱، بتهوون ساخت یک باله به‌نام آفریدگان پرومتئوس را به‌پایان رساند. این اثر در سال‌های ۱۸۰۱ و ۱۸۰۲ بارها اجرا شد، و بتهوون با عجله به انتشار یک تنظیم جدید از آن برای پیانو پرداخت تا از محبوبیت اولیه این اثر بیشترین بهره را ببرد. در بهار سال ۱۸۰۲، او سمفونی شماره ۲ را تکمیل کرد و قصد اجرا در یک کنسرت را داشت، که این کنسرت لغو شد. این اثر بعداً در روز پنجم آوریل ۱۸۰۳ در تئاتر ان د وین برای نخستین بار به اجرا درآمد. بتهوون در آن زمان در این تئاتر به‌عنوان آهنگساز مشغول بود. در آن کنسرت، علاوه بر سمفونی شماره ۲، کنسرتو پیانو شمارهٔ ۳ و قطعهٔ اوراتوریوی مسیح بر کوه زیتون[ل] نیز اجرا شدند. واکنش‌ها به این اجرا متفاوت بود اما کنسرت از نظر مالی موفقیت داشت تا جایی که بتهوون توانست بهایی سه برابرِ هزینهٔ یک بلیط معمولی را برای تماشای اجرا مطالبه کند.

روابط تجاری بتهوون با ناشران نیز در سال ۱۸۰۲ بهتر شد. در این دوره همکاری برادرش کاسپار با وی (که پیش از این به‌طور اتفاقی به او کمک کرده بود)، تداوم یافت و او شروع به ایفای نقش یک بزرگتر در مدیریت امورِ بتهوون کرد. کاسپار علاوه بر مذاکره در مورد قیمت‌های بالاتر برای آثاری که بتهوون اخیراً ساخته بود، فروش برخی از آهنگ‌های منتشر نشده قبلی وی را نیز آغاز کرد و بتهوون را (بر خلاف میلش) تشویق کرد که نسخه‌هایی از آثار محبوب خود را برای سایر سازهای ترکیبی تنظیم کند. بتهوون به این درخواست‌ها پاسخ مثبت داد، زیرا او نتوانست مانع از فعالیت ناشران دیگر برای انجام تنظیم‌های مشابهِ در آثارش شود.


دیدگاه ها (0)